Web Analytics Made Easy - Statcounter

شیخ صدوق در کتاب «امالی» خود همزمان با آغاز ماه محرم روایاتی را درباره حضرت امام حسین علیه‌السلام و تاریخ کربلا بیان کرده است. - اخبار فرهنگی -

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا،‌ امالی‌نویسی یکی از روش‌های نگارش حدیث است. در این روش، استاد در مجلسی سخنرانی می‌کرد و شاگردان، سخنان او را می‌نوشتند و جمع‌آوری می‌کردند تا کتابی می‌شد و آن را الأمالی یا المَجالس می‌خواندند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

املا کردن و نوشتن، اختصاص به حدیث ندارد و در موضوعات دیگر هم امالی‌هایی نوشته شده است. مشهورترین نمونه‌های امالی‌نویسی در شیعه، کتاب‌های شیخ مفید، شیخ صدوق، سید مرتضی و شیخ طوسی است.

«امالىِ» شیخ صدوق متشکل از جلسه‏‌هاى متعددى است که شیخ صدوق هفته‏‌اى دو روز در روزهاى سه‌شنبه و جمعه از 18 رجب سال 367 هجرى تا روز 11 شعبان سال 368 هجرى در مشهد مقدس املاء فرموده و شاگردان ایشان نوشته‏‌اند. استاد در هر جلسه به ذکر احادیثی با موضوع مشخص می‌پرداختند. متن این کتاب همان متن احادیث است که با سلسله سند آورده شده. در این کتاب تبحر شیخ بزرگوار، صدوق در جمع و حفظ احادیث فریقین شیعه و سنى به خوبى آشکار است. شیخ صدوق از 71 استاد شیعه و سنى استفاده حدیث کرده و روایات آنها را با سلسله سندها در کتاب خصال خود آورده است. این اساتید در جای‌جاى کشور اسلامى آن روز، از ماوراءالنهر تا بغداد، صاحب سند حدیث بوده‌‏اند که شیخ صدوق در مسافرت‌هاى پرمشقت خود با همت خستگى‌ناپذیرى از محضر آنها استفاده و روایات آنها را جمع کرده است.

موضوعات مختلفى در این کتاب مورد بحث واقع شده که اکثر آنها جنبه اخلاقى و تاریخى و نقل فضائل خاندان پیامبر اسلام صلى اللّه علیه و آله را دارند. یکی از بخش‌های «امالی» یعنی مجلس بیست و هفتم و بیست هشتم، اختصاص به امام حسین و تاریخ کربلا دارد. شیخ صدوق روایات این مجموعه را به ترتیب روزهای جمعه همزمان با آغاز ماه محرم و سه‌شنبه پنجم محرمِ سال 368 ،‌ جمعه 8 محرم و نیز نهم و دهم و پس از رجوع از مشهد و طی 40 روایت بیان کرد. 

شیخ صدوق در اولین حدیث این مجلس روایتی را به نقل از میثم تمار نقل کرده، می‌فرماید:

از جبله مکیه گوید شنیدم میثم تمار قدس اللَّه روحه می‌گفت به خدا این امت، پسر پیغمبر خود را در دهم محرم بکشند و دشمنان خدا این روز را روز برکت گیرند؛ این اتفاق می‌افتد و در علم خداى تعالى گذشته است. می‌دانم آن را از سفارشى که مولایم امیرالمؤمنین(ع) به من کرده است و به من خبر داده که همه‌چیز بر آن حضرت بگریند تا وحشیان بیابان و ماهیان دریا و پرندگان هوا و خورشید و ماه و ستارگان و آسمان و زمین و مؤمنان انس و جن و همه ملائک آسمان‌ها و رضوان و مالک و حاملان عرش بر او بگریند و آسمان، خاکستر و خون گرید. سپس فرمود لعنت بر قاتلان حسین(ع) واجب است، چنانچه بر مشرکان واجب است که با خدا معبودان دیگرى قرار دهند و چنانچه بر یهود و نصارى و مجوس واجب است. جبله گوید گفتم اى میثم، چطور مردم روزى که حسین کشته شود روز برکت گیرند؟ میثم گریست و گفت: به گمان، حدیث مجعولى که آن روز خدا توبه آدم را پذیرفته، با آنکه خدا توبه او را در ذیحجه پذیرفته و گمان کنند آن روز خدا یونس را از شکم ماهى برآورده، با آنکه خدا یونس را در ذیقعده از شکم ماهى برآورده و گمان کنند آن، روزی است که کشتى نوح در آن روز بر جودى استوار شده، با اینکه روز هجدهم ذیحجه بر جودى استوار شده و گمان کنند روزی است که خدا دریا را براى بنى‌اسرائیل شکافته، با اینکه در ماه ربیع‌الاول بوده است؛ سپس گفت اى جبله بدان که حسین بن على، روز قیامت، سیدِ شهیدان است و یارانش یک درجه برتری نسبت به شهیدان دیگر دارند. زمانی که بینى خورشید مانند خون تازه سرخ شد، بدان که آقایت حسین کشته شده است. جبله گوید روزى بیرون آمدم و دیدم آفتاب بر دیوارها چون پارچه‏‌هاى زعفرانیست.گریستم و گفتم به خدا آقاى ما حسین(ع) کشته شد.

متن حدیث:حَدَّثَنَا الشَّیْخُ الْفَقِیهُ أَبُو جَعْفَرٍ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ مُوسَى بْنِ بَابَوَیْهِ الْقُمِّیُّ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِیسَ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا أَبِی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ بْنِ أَبِی الْخَطَّابِ عَنْ نَصْرِ بْنِ مُزَاحِمٍ عَنْ عُمَرَ بْنِ سَعْدٍ عَنْ أَرْطَاةَ بْنِ حَبِیبٍ عَنْ فُضَیْلٍ الرَّسَّانِ عَنْ جَبَلَةَلْمَکِّیَّةِ قَالَتْ سَمِعْتُ الْمِیثَمَ التَّمَّارَ قُدِّسَ سِرُّهُ یَقُولُ‏وَ اللَّهِ‏ لَتَقْتُلَنَ‏ هَذِهِ‏ الْأُمَّةُ ابْنَ نَبِیِّهَا فِی الْمُحَرَّمِ لِعَشْرٍ مَضَیْنَ مِنْهُ وَ لَیَتَّخِذَنَّ أَعْدَاءُ اللَّهِ ذَلِکَ الْیَوْمَ یَوْمَ بَرَکَةٍ وَ إِنَّ ذَلِکَ لَکَائِنٌ قَدْ سَبَقَ فِی عِلْمِ اللَّهِ تَعَالَى ذِکْرُهُ أَعْلَمُ ذَلِکَ بِعَهْدٍ عَهِدَهُ إِلَیَّ مَوْلَایَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ص وَ لَقَدْ أَخْبَرَنِی أَنَّهُ یَبْکِی عَلَیْهِ کُلُّ شَیْ‏ءٍ حَتَّى الْوُحُوشُ فِی الْفَلَوَاتِ وَ الْحِیتَانُ فِی الْبِحَارِ وَ الطَّیْرُ فِی جَوِّ السَّمَاءِ وَ تَبْکِی عَلَیْهِ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ السَّمَاءُ وَ الْأَرْضُ وَ مُؤْمِنُو الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ وَ جَمِیعُ مَلَائِکَةِ السَّمَاوَاتِ وَ رِضْوَانُ وَ مَالِکٌ وَ حَمَلَةُ الْعَرْشِ وَ تُمْطِرُ السَّمَاءُ دَماً وَ رَمَاداً ثُمَّ قَالَ وَجَبَتْ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى قَتَلَةِ الْحُسَیْنِ ع کَمَا وَجَبَتْ عَلَى الْمُشْرِکِینَ- الَّذِینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ کَمَا وَجَبَتْ عَلَى الْیَهُودِ وَ النَّصَارَى وَ الْمَجُوسِ قَالَتْ جَبَلَةُ فَقُلْتُ لَهُ یَا مِیثَمُ وَ کَیْفَ یَتَّخِذُ النَّاسُ ذَلِکَ الْیَوْمَ الَّذِی یُقْتَلُ فِیهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع یَوْمَ بَرَکَةٍ فَبَکَى مِیثَمٌ رِضْوَانُ اللَّهِ عَلَیْهِ ثُمَّ قَالَ سَیَزْعُمُونَ بِحَدِیثٍ یَضَعُونَهُ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی تَابَ اللَّهُ فِیهِ عَلَى آدَمَ ع وَ إِنَّمَا تَابَ اللَّهُ عَلَى آدَمَ ع فِی ذِی الْحِجَّةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی قَبِلَ اللَّهُ فِیهِ تَوْبَةَ دَاوُدَ وَ إِنَّمَا قَبِلَ اللَّهُ تَوْبَتَهُ فِی ذِی الْحِجَّةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی أَخْرَجَ اللَّهُ فِیهِ یُونُسَ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ اللَّهُ مِنْ بَطْنِ الْحُوتِ فِی ذِی الْقَعْدَةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی اسْتَوَتْ فِیهِ سَفِینَةُ نُوحٍ عَلَى الْجُودِیِّ وَ إِنَّمَا اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِیِ‏ یَوْمَ الثَّامِنَ عَشَرَ مِنْ ذِی الْحِجَّةِ وَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُ الْیَوْمُ الَّذِی فَلَقَ اللَّهُ فِیهِ الْبَحْرَ لِبَنِی إِسْرَائِیلَ وَ إِنَّمَا کَانَ ذَلِکَ فِی شَهْرِ رَبِیعٍ الْأَوَّلِ ثُمَّ قَالَ مِیثَمٌ یَا جَبَلَةُ اعْلَمِی أَنَّ الْحُسَیْنَ بْنَ عَلِیٍّ سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَ لِأَصْحَابِهِ عَلَى سَائِرِ الشُّهَدَاءِ دَرَجَةٌ یَا جَبَلَةُ إِذَا نَظَرْتِ إِلَى الشَّمْسِ حَمْرَاءَ-کَأَنَّهَا دَمٌ عَبِیطٌ فَاعْلَمِی أَنَّ سَیِّدَکِ الْحُسَیْنَ قَدْ قُتِلَ قَالَتْ جَبَلَةُ فَخَرَجْتُ ذَاتَ یَوْمٍ فَرَأَیْتُ الشَّمْسَ عَلَى الْحِیطَانِ کَأَنَّهُ الْمَلَاحِفُ الْمُعَصْفَرَةُ فَصِحْتُ حِینَئِذٍ وَ بَکَیْتُ وَ قُلْتُ قَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ سَیِّدُنَا الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ ع.

همپای کاروان | اتمام حجت امام حسین(ع) با لشکریان حرّ

انتهای‌پیام/

منبع: تسنیم

کلیدواژه: ماه محرم حسینیه تسنیم امام حسین ع ماه محرم امام حسین ع شیخ صدوق امام حسین ی ز ع م ون ال ح س ی ن ع ل ى ال ال ی و م آن روز حسین ع

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۷۶۰۷۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!

تین نیوز

این قول از ناصرالدین شاه فقط در کتاب "تاریخ بیداری ایرانیان" از ناظم الاسلام آمده است. ناظم الاسلام از روحانیون روشنفکر بود و کتاب او یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه به شمار می رود. کلاً مخالف سلطنت سنتی قاجار و به خصوص ناصرالدین شاه بوده است.ولی این دلیل نمی شود که دروغ گفته باشد. در حقیقت، به نظر من اگرچه در تاریخ نگاریش غرض داشته، ولی احتمالاً مرض نداشته و دروغ از خودش در نمی آورده. به هر حال، برویم سراغ خود کتاب و داستان را کامل آنجا بخوانیم . آنجا صحبت از یک "آقاشیخ علی" نامی است که به زعم ناظم الاسلام بسیار دانشمند بوده است و این نقل قول از شاه از طرف این آشیخ علی نقل شده است!از کتاب:

 "آن مرحوم [آقا شیخ علی] گفت می توانم کالسکه ای اختراع کنم که او را کوک کنند یک فرسخ راه را طی کند،آن وقت چند دقیقه بایستد از چهار طرف درهای آن باز شود، از هر طرفی چند گلوله توپ خالی شود، آن وقت درهای آن بسته شود و به مکان خود برگردد، لکن اظهارِ این صنعت وقتی خواهد بود که پادشاه تهیّه ٔ قشون خود را دیده و متقبّل شود که با یکی از دوَل دشمن جنگ کند، لااقل شهرهای ایران را پس بگیرد. ناصرالدّین شاه گفت ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم و به اندازهٔ آن ها هم توپ داریم. لذا دماغ آن مرحوم سوخته و رفت در مازندران و در آنجا مشغول رعیتی و زراعت شد..." (تاریخ بیداری ایرانیان، ناظم الاسلام کرمانی، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، بخش اوّل، ص ۱۴۷)

عجب!کالسکه ای که کوک شود و یک فرسخ (حدود ۶ کیلومتر) برود و بعد به طور خودکار درهایش باز شود و در چهار طرف شلیک کند، و سپس همان یک فرسخ را (لابد با همان کوک) برگردد! شما را نمی دانم، ولی من که یاد خودرو آبسوز افتادم. احتمالاً حتی یکبار هم عملکرد توپ های آن زمان را هم از نزدیک ندیده بوده است (برعکس شاه، که درس نظامی دیده بود و حتی در کار با توپ و جهت گیری گویا تبحری داشته).

ولی کرامات آقاشیخ علی فقط همین مقدار نبوده است. در همان قسمت از همان کتاب ناظم الاسلام، جناب آشیخ علی ادعاهای دیگر هم داشته است که اینبار مرا به یاد مستعان 110 و کرونایاب انداخت. جناب آشیخ ساعتی به اسم شب کوک اختراع کرده بودند که: "هر کس آن اسم را بداند بی خطر بگذرد، و الا به چنگال ساعت گرفتار شود!" همچنین تفنگ ته پر را ایشان اختراع کرده بود، که ناصرالدین شاه به خاطر آن او را از ابوعلی سینا دانشمندتر دانست، ولی مع الاسف با بی حزمی آن را به خارجه می فرستد و فرنگیان آن را کپی می کنند! 

البته دانش وسیع آقاشیخ علی فقط محدود به اختراعات نبوده، بلکه شخص ایشان ادیسون و جفرسون را در خود جمع کرده بوده است!پس کتابی نوشته در"قانون اسلام از عبادات و سیاسیات و عادات و معاملات" که در آن وظایف کلیه اصناف و طبقات خلایق و مقامات دولتی  را هم شرح کرده،چنانچه اگر به آن کتاب عمل می شد ایران گلستان می شد! اما امین السلطان به شاه هشدار داد که اجرای آن قدرت شاه را از بین می برد، پس شاه خائف شد و نکرد!

ملتفید که داستان چیست! مشخص است که این آشیخ علی یک لافزن رویافروش بوده، احتمالا نصف متوهم،نصف شارلاتان! ترکیب مخترع ماشین آبسوز و (مثلاً) بیژن عبدالکریمی! سَلَف کامل همین مغزهای پربادی که در صد سال گذشته فراوان داشتیم. از همان "مخترعانی" که اگر توانستند ابلهان دولتی را می فریبند، و اگر نتوانستند ناله سر می دهند که چرا دولت از آنها و اختراعات بی بدیل شان حمایت نکرده است. ناصرالدین شاه شخصیت باهوش این داستان است که خیلی راحت می فهمد با کی طرف است و او را دست به سر می کند. اما ناظم الاسلام خیلی راحت فریب خزعبلات این شخص را می خورد! ناظم الاسلام اگر امروز بود می شد همان کارگردان تلویزیونی که مخترع خوروی آبسوز را به تلویزیون آورد، یا همان سردار سپاهی که با مستعان 110 خود را مسخره عام و خاص کرد.

حالا بالاخره آیا جمله فوق را ناصرالدین شاه گفته یا نه؟! کی می داند! اصلاً مهم نیست! یک لافزن دروغگو یا متوهم داستانی سرهم کرده است.ممکن است اصلا شاه چنین چیزی نگفته باشد، یا شاید هم به شوخی خواسته یک آدم گیر را از سر خودش باز کند. وقتی در بقیه سخنان مستند ناصرالدین شاه و اعمالش چیزی وجود ندارد که چنین احساس وطرز تفکری را نشان دهد، اصلاً و واقعاً اصلاً مهم نیست که آشیخ علی راست گفته یا دروغ! چیزی که مهم است این است که چگونه روشنفکران ما از آن زمان عاشق باد و گزافه گویی و رویافروشی بودند.مهم این است که هر روز با پخش مطالبی سخیف از راست و دروغ ، باید نیشی به آخرین پادشاه سنتی کشور زده شود، و همه هم با بدون هیچ دید انتقادی آنها را باور می کنند و منتشر می کنند.

آخرین اخبار حمل و نقل را در پربیننده ترین شبکه خبری این حوزه بخوانید

دیگر خبرها

  • ما جز با رعیتِ خود دیگر با کسی جنگ نداریم!
  • انتشارات صهبا از کتاب جدید با نام «حدیث مکارم الاخلاق» رونمایی کرد
  • امام خمینی(ره) فصل جدیدی در تاریخ را از فیضیه قم رقم زد
  • امام صادق (ع) شاکله اندیشه دینی را بنا نهاد
  • امام(ره) فصل جدیدی در تاریخ را از فیضیه رقم زدند / امام صادق(ع) منظومه جامع فکر تمدنی اسلامی را ارائه کردند
  • بزرگ‌ترین انتقال تاریخ والیبال ایران!
  • بزرگ‌ترین انتقال تاریخ والیبال ایران | این پسر لژیونر شد + تصاویر
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • اختصاصی: بزرگ‌ترین انتقال تاریخ والیبال ایران!
  • شناخت گام‌به‌گام و تدریجی جریان اسرائیل